علم بازاریابی نیز مانند سایر ابزار و مهارتهای تجارت بیتاثیر از ظهور هوش مصنوعی نبوده است. اما هوش مصنوعی چه نقشی در بازاریابی دیجیتال میتواند داشته باشد؟
امروزه هوش مصنوعی تبدیل به یکی از ضروریترین عناصر تجارت شده و در بسیاری از پلتفرمها و اپلیکیشنها جای خود را باز کرده است. بازاریابی دیجیتال نیز یکی از حوزههایی است که با ورود هوش مصنوعی بسیاری از چالشهای آن رفع شده و دچار تغییر و تحول شده است.
مانند اینترنت اشیا و خودروهای بدون سرنشین و بسیاری از تکنولوژیهایی که آرامآرام جزئی از همهی ابعاد کار و زندگی ما میشوند، هوش مصنوعی نیز در علم بازاریابی دیجیتال (با وجود اینکه در وضعیت فعلی نیز کاربرد قابل ملاحظهای در بازاریابی دارد)، هنوز به دوران بلوغ خود نرسیده است.
آنچه در این مقاله میخوانید
تاثیر هوش مصنوعی بر علم بازاریابی
طبق اظهارات چارلز دیویس بنیانگذار شرکت المنت دیتا از شرکتهای فعال در حوزهی هوش مصنوعی تاثیرات این فناوری هم اکنون نیز در زندگی روزمره قابل احساس است. هوش مصنوعی انقلابی در حوزهی موتورهای جستوجو، موتورهای پیشنهاد دهی، چتباتها، تشخیص صدا و سایر فناوریهایی که به صورت روزمره توسط بازاریابان به کار برده میشود، پدید آورده است
شرکتهای بسیاری از صنایع مختلف تحقیقاتی دربارهی کاربرد ترکیب هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در امر بازاریابی اختصاص دادهاند. آمازون و نتفلیکس از اولین شرکتهایی هستند که در این عرصه پا به میدان گذاشتهاند. آنها از این فناوری برای تهیهی پیشنهادات شخصی و بهینه شده برای مشتریانشان استفاده میکنند. البته نیازهای بازاریابی روز به روز گسترش مییابد.
تصمیمگیری سریعتر و بهتر
در بازاریابی تصمیمهای سریعتر و هوشمندانهتر به معنای صرف هزینهی هدفمندتر و نرخ بازگشت سرمایهی بیشتر است. اگر بتوانید آینده را بهتر ببینید و پیشبینیهای دقیقتری داشته باشید، اقدامات موثرتری هم انجام خواهید داد.
به گفتهی کاتلان در فرآیند فروش و بازاریابی به کمک هوش مصنوعی میتوان به عادتها و سلیقهی مشتریان پی برد. برندها و شرکتهای تبلیغاتی از این اطلاعات برای هدفمندی و تاثیرگذاری هر چه بیشتر تبلیغات استفاده میکنند. این فناوری امکاناتی را فراهم میکند که بدون پایش حجم عظیمی از اطلاعات امکانپذیر نیست.
تصمیمگیری صحیح با تحلیل اطلاعات به دست آمده بهترین چالش حال حاضر است که هوش مصنوعی تاثیر خود را به خوبی نشان میدهد. شرکتهایی مانند المنت دیتا سلیجنت مارکتینگ کلاود و ست اسکجول به شرکتهای بازاریابی کمک میآیند تا بتوانند حجم عظیمی از اطلاعات را که از منابع مختلف به دست میآیند را دستهبندی کنند که تا به تصمیمهای لازم پی ببرند. سوالاتی مانند سلیقه و رفتارهای منحصر به فرد مشتریان با سراعتی بسیار فراتر از قدرت هر انسانی میتوانند پاسخ داده شوند.
با سرعتبخشی به تصمیمهای هر چه دقیقتر، هوش تجاری روز به روز گسترش مییابد. در نتیجه نرخ بازگشت سرمایه افزایش مییابد. این یعنی زمان و هزینهی بیشتری برای برای خلق کمپینهای بازاریابی و زمان بیشتری برای تعامل با مشتری صرف خواهد شد. به راستی که هوش مصنوعی در این بخش بسیار با ارزش است.
کمک به شخصیسازی
توانایی فراهم کردن تجربهی شخصی برای هر مشتری به نظر غیرممکن میآید. اما حسب سلیقهی مشتریان چارهای جز این نیست. البته آمازون و شرکتهای مشابه به کمک هوش مصنوعی چنین سیستمی را با موفقیت اجرا کردهاند و شرکتهای دیگری نیز به دنبال اجرای آن هستند.
طبق اظهارات اما یلسکا مدیر عامل یک صندوق سرمایهگذاری املاک: «با درک عمیقی که هوش مصنوعی فراهم کرده است برند ما میتواند از اطلاعات آن در بازاریابی برای پر کردن خلاءها استفاده کند. در منهایت ما در بازاریابی تیر را به هدف زده و به نرخ موقیت بالایی دست پیدا میکنیم.»
آمان نیمت معاون تکنولوژی و مهندسی شرکت دمند بیس می گوید: «شخصیسازی محصولات و خدمات بر اساس سلیقهی هر مشتری مهمترین دلیل انطباق هوشمصنوعی با بازاریابی است. بازاریابی ارتباط بین چشمانداز و مشتریان یک برند است و شخصیسازی کاربردیترین مسیر برای جذب مشتریان هدف است.» نیمت اشاره میکند که مکالمههای نفر به نفر در تعداد زیاد امری غیرممکن است. به اعتقاد او تنها مسیر برای موفقیت در مقیاسهای بزرگ شخصیسازی استفاده از برنامههای هوشمصنوعی و یادگیری ماشین است.
اطلاعاتی که از هوشمصنوعی به دست میآید مانند تجربهی فروشندگان پس از خریدهای مکرر یک مشتری است. امروزه شرکتهای بسیاری شخصیسازیهای چند منظوره را در خدمات خود ادغام کردهاند و مطالعات عمیقی برای نزدیکتر شدن شرکتها به مشتریان خود فراهم کردهاند.
اشتراک تجربه
امروزه سر و کار داشتن با فروشندهها پشتیبانی مشتریان و سایر بخشهای تجارت به معنای به اشتراکگذاری اطلاعات و تجربهها است. در این شرایط مدیران بازاریابی در تعامل با سایر همکاران میتوانند با بهرهگیری از فناوری، گوی سبقت را در پیشآگاهی از دیگران بربایند. به عنوان مثال شرکتها در مواردی مانند مدیریت قراردادها به طور سنتی به پلتفرمهای فروش متکی هستند. این پلتفرمها هرگز قادر به بهینهسازی مانند آنچه که هوش مصنوعی برایمان به ارمغان آورده نیستند. این فناوری علاوه بر انجام وظایف سنگین برای سازمان مالیاتی و بخشهای مالی، امنیت قراردادها را نیز به بهترین نحو تامین میکند.